چرا مجوسیانی که از مشرق برای پرستیدن مسیح آمده بودند بجای بیت لحم محل تولد او به اورشلیم که ده کیلومتر از آن فاصله داشت و محل اقتدار هیرودیس پادشاه بود رفتند و از او پرسیدند کجاست آن مولود که پادشاه یهود است ؟ آیا ستاره در هدایت مجوسیان و یا آنها در پیروی ستاره اشتباه کردند ؟ البته که خیر .
دلیل اول اینکه تنها راه ورود به بیت لحم از دروازه دمشق در اورشلیم بود . دلیل دوم روبروشدن با پادشاه دنیوی قبل از ملاقات پادشاه آسمانی بود. این طرح خدا برای همه کسانی ست که برای پرستیدن پادشاه الهی باید ابتدا تکلیف پرستیدن پادشاه نفسانی درونشان را معلوم کنند . پیغام مجوسیان از رفتن به نزد هیرودیس پادشاه و پرسیدن اینکه کجاست پادشاه یهود این بود که "ما پادشاهی ترا نمیپذیریم و حاکمیت ترا به رسمیت نمیشناسیم " زیرا به دنبال پادشاه حقیقی و الهی میگردیم . پادشاهی که ستاره آنرا در مشرق دیده ایم و برای پرستش او آمده ایم . (متی 2 : 1 و2 )
در درون هر کدام ما یک هیرودیس پادشاهی میکند که زندگی روحی و روانی و احساسی و رفتاری مارا عمل ما کنترل میکند.
هیرودیس نفس و غریزه .
هیرودیس ترس و نگرانی ها .
هیرودیس اخلاق تربیت نشده .
هیرودیس خاطرات تلخ گذشته.
هیرودیس طمع و زیاده خواهی .
هیرودیس تجربیات دردناک گذشته .
هیرودس شخصیتی ضعیف و نامناسب .
هیرودیس غرور و کینه و نفرت و انتقامجویی.
هیرودیس خودکم بینی یا هیرودس خودشیفتگی .
تا حاکمیت اینگونه هیرودیس ها درروش زندگی ما از بین نرود هرگز قادربه پیروی از پادشاه الهی و آسمانی نخواهیم شد .
مسیح گفت تا پیروی ازنفس خود را انکار نکنید قادر به برداشتن صلیب خود نیستید و تا صلیب زحمات خود را برندارید قادربه زندگی در قلمرو موفقیت و سعادتمندی خدا برای زندگی تان نخواهید بود . ( لوقا 9 : 23 )
نتیجه :
مجوسیان با رفتن به نزد هیرودیس و سوال کردن از او . نفس خود را انکار کردند . صلیب خطر انکار کردن پادشاهی هیرودیس را برداشتند و بعد از آن با پیروی همان ستاره به محل تولد مسیح رفته و هدایای خود را به پای او ریختند و دیگر هرگز به نزد هیرودیس باز نگشته بلکه از راهی دیگر به وطن خود برگشتند . ( متی 2 : 12 )
دوست عزیز این طرح خدا برای همه ماست که برای " بلـه " گفتن به زندگی موفقیت آمیز ابتدا باید به روش های ناموفق و شکست خورده خود " نــــه " بگوییم .
جلیل سپهر
Comments