مرا تعلیم ده تا ایام عمر خودم را بشمارم و دل خردمند بدست آورم
مزمور 90 : 12
یعقوب وقتی بعد از سالها عزا داری فهمید پسرش یوسف زنده است و به مقام دوم مصر رسیده . با احترام خاصی وارد مصر شد .فرعون از او پرسید. عمر تو چقدر است ؟
یعقوب گفت : عمر من 130سال . این تمام جوابی بود که فرعون لازم داشت
ولی یعقوب ادامه داد و گفت سالهای عمر من اندک و بد بوده و به عمر پدرانم نمیرسد . یعنی در حین خوشبختی بدبختی هایش را بیاد آورد
یعقوب دراین فصل هیجان انگیز و پیروزمندانه بجای اینکه از خوشحالی سر از پا نشناسد و شکرگزار باشد . شروع میکند به شمردن روزهای بد و تلخ زندگی اش و آنرا با عمر پدرانش مقایسه میکند و میگوید اندک است
یعقوب در اینجا نمونه افرادیست که درحین خوشبختی و سلامتی و موفقیت روزهای سخت و خاطرات تلخ و درد و رنج هایشان را میشمارند
شمردن روزهای تلخ گذشته هرگز نمیگذارد طعم روزهای شیرین زندگی را بفهمیم . لطفا ایام عمر خود را خردمندانه و هوشمندانه بشمارید وگرنه شمردن خاطرات منفی نمیگذارد آب خوش از گلویتان پایین برود
در ایام شکرگزاری چه چیزهایی را بشماریم ؟
1- نجات خدا را بشمارید
زیرا نجات خدا از حد شمردن زیادترست . مزمور 71 : 15
2- فکرهای خدا را بشمارید
زیرا فکر های خدا از حد شمردن زیاد ترست . مزمور 139 : 18
3- کارهای خدا را بشمارید
زیرا کارهای خدا از حد شمردن زیادترست . مزمور 40 : 5
4- حکمت خدارا بشمارید
زیرا حکمت خدا از حد شمردن زیادترست . رومیان 11 : 33
5- اقتدار خدا را بشمارید
زیرا اقتدار خدا از حد شمردن زیادترست . افسسیان 3 : 20
6- برکات خدا را بشمارید
زیرا برکات خدا از حد شمردن زیادترست . ملاکی 3 : 10
7- معجزات خدا را بشمارید
زیرا معجزات خدا از حد شمردن زیادترست . یوجنا 20 : 30
امروز بگویید خداوندا مرا تعلیم بده تا ایام عمر خودم را با ایمان و تدبیر بشمارم تا دلی خردمند پیدا کنم . آمین
جلیل سپهر
コメント