در دفتر عاشقان و شعر شاعران و روایت صاحبدلان آنچه بر سر یوسف آمد
ناجوانمردی برادران .
ظلمت چاه کنعان .
جفای برده فروشان .
وسوسه زن هوسباز فوطیفار .
اسیری زندان و بی وفایی آدمها
ناسازگاری روزگار و بدشانسی و بدبیاری نامیده شد .
امـا در نظر یوسف همه این شرایط هرچند دردناک ولی پلکانی بود برای رسیدن به بالاترین مقام بعد از پادشاه مصر .
یوسف بعد از رسیدن به اقتدار و گشودن سیلوهای گندم به روی مردم قحطی زده به برادرانش گفت :
" از رفتاری که با من کردید رنجیده و نگران نشوید شما نبودید که مرا به چاه ذلالت انداختید بلکه این خدا بود که داشت مرا از پله های ترقی بالا میبرد تا پدر فرعون و آقای مصر باشم " . ( پیدایش 45 : 5 تا 8 )
دوست عزیز
ماجرای یوسف ذلیل شدن زیر دست برادران نیست
ماجرای یوسف عزیــز دل همه مصـریان شدن سـت
تجربه یوسف گرفتار وسوسه یک زن هوسباز شدن نیست
تجربه یوسف نمایش اوج شرافت و پاکی دل و چشم اوست
دردهای یوسف افتادن بـه ته چـاه کنعان نیست
دردهای یوسف پیمودن پله های رشد و ترقی است
نوع تفسیر شرایط زندگی ات بستگی دارد به اینکه
امروز حال دلت چطورست ؟
امروز با چه اعترافی بیدار شدی ؟
امروز با چه ایمانی به دنیا نگاه میکنی ؟
به مشکلاتت بعنوان یک پله نگاه کن و از زحمتهای زندگی ات فرصتهای جدیدی برای رشد و تعالی و تحقق رویاهایت بساز
الهی همیشه حال دلت مثل حال دل خدا خوب خوب خوب باشد .
جلیل سپهر
Comments