در هیچ قسمت کلام خدا نمی خوانیم که یوسف تسبیحی بدست گرفته در گوشه ای نشسته و از صبح تا شب مشغول تسبیح انداختن، انجام مراسم مذهبی، ذکر آیات، یا حفظ کردن حدیث و روایت باشد و زیر لب ورد بخواند و به چپ و راست فوت کند. اما بطور خیلی دقیق، شفاف، مشخص و واضح می خوانیم که یوسف با اقتدار تسخیرناپذیری در برابر وسوسه جنسی ، طمع، خشم، کینه، نفرت و حس انتقام مقاومت و ایستادگی کرد و در امانت خیانت نکرد و از دشمنانش هم انتقام نگرفت.
او به زن فوطیفار گفت: “ شوهرت بمن اعتماد کـرده چگونه می توانم بـه او خیانت کنم و به خداوند خطا بورزم.”
(پیدایش ۳۹: ۹)
او به برادرانش گفت: “ نه شما بلکه خدا اجازه داده بوسیله این شرایط تا به اینجا برسم.”
(پیدایش ۴۵: ۵)
شکرگزار بودن، انجام مراسم مذهبی و گفتن الهی شکر، الهی شکر نیست بلکه نـق نـزدن و ننالیدن از زندگی و رضامندی از بهایی است که برای حفظ ارزش های خودمان پرداخت می کنیم حتی اگر آن، بهایی گزاف باشد.
شکر گزاری حالت روحانی بخود گرفتن، چشم ها را خمار کردن و نرم و آهسته آیات کلام خدا را بلغور کردن نیست، بلکه در امانت خیانت نکردن و در چهارچوبه اراده دل خدا ماندن و رعایت حــریم دیگران است.
شکرگزاری لذت بردن سالم و پاک از طبیعت و مزه مزه کردن همه لحظه های زندگیست.
جلیل سپهر
Kommentare