فرق بین دانستن و فهمیدن
- lifespringtv
- Mar 27, 2024
- 1 min read

وقتی گذشته خود را درآغاز شصت وپنج سالگی ام مرورمیکنم بياد میآورم
نوجوان كه بودم فكر ميكردم همه چيز را ميدانم
جوان كه بودم فكر ميكردم از عهده هر كاري بر ميآيم
بزرگسال كه شدم فكر ميكردم خيلي چيزها را فراگرفته ام و بدنبال بيشتر دانستن ميگشتم
اما بعد از :
شصت و پنج سال فراز و نشيب
شصت و پنج سال سقوط و صعود
شصت و پنج سال افتادن و برخاستن
شصت و پنج سال موفقيت و شكست
شصت و پنج سال سرما و گرماي روزگار
شصت و پنج سال بازی اشك ها و لبخند ها
شصت و پنج سال ديدن نقاب و رنگ و نيرنگها
ميبينم از گذر عمر فقط يك چيز فهميده ام و آن یک چیز اینست که
"هنوز هيچ چيز نميدانم " زيرا هر چه دانستن هايم بيشتر شد عمق ندانستن هايم آشكار تر گرديد .
برای من فهميدن اینکه "هیچ چیز نمیدانم " كافي ست تا مابقي را بجاي بيشتردانستن بدنبال بهتر فهميدن باشم چون :
زندگی دانستن قصه ها نيست بلكه فهميدن لحظه هاست .
زندگی درک این حقیقت است که هردانستنی به معنی توانستن نیست بلکه فرقی ست بین دانستن و توانستن و فاصله بین این دو تنها با فهمیدن مفهوم زندگی از بین میرود
مشکل شاگران مسیح نفهمیدن ماهیت مسیح بود نه ندانستن کارهایش . مسيح همواره از شاگردانش میپرسيد : " آيا فهميديد آنچه بشما كردم ؟ " ( يوحنا ١٣ : ١٢ )
جليل سپهر
Comments