در طول روزبا افراد گوناگونی روبرو میشویم که با رفتارشان در روحیه ما تاثیر می گذارند و درنتیجه احساسات متفاوتی پیدا میکنیم.
گاهی بخاطر رفتار توهین آمیز دیگران مایوس می شویم. گاهی بخاطر شرایط نامساعد اطرافمان غمگین می شویم. گاهی بخاطر بی وفایی مدعیان عشق دلشکسته می شویم. گاهی بخاطر حجم نامحدود بی عدالتی خشمگین می شویم. گاهی بخاطر شنیدن دروغ، تظاهر و ریاکاری، متحیر می شویم گاهی بخاطر وضعیت جسمی و روحی خودمان مایوس می شویم. آنوقت کلامی که در دل مان تولید می شود، کلام مقتدر، الهام بخش، تشویق آمیز و بناکننده و سالمی نخواهد بود. بلکه کلام منفی و آلوده به خشم خارج از کنترلی است که باعث تخریب خودمان، خانواده و اطرافیانمان می شود. کلام خدا در این شرایط میفرماید: “هر که دهان خود را نگاه دارد، جــان خویش را محافظت می نماید. (امثال سلیمان ۱۳ : ۳)
اما چطور؟ آیا باید احساسات و حرف دل خود را انکار کنیم؟ البته که خیر، زیرا عصبی، افسرده و بیمار می شویم.
طرح خدا در این شرایط این است که مانند موسی خشمگین جمع مردم را ترک کنیم و در خلوت بحضور خدا رفته تمام احساسات مان را بدون سانسور، بدون ترس و خجالت بیرون بریزیم. محبوب به محبوبه دلشکسته اش میگوید: “ای (محبوبه) که در باغات مینشینی و رفیقان آواز تو را میشنوند، مرا نیز بشنوان.” (غزل غزل ها فصل ۸ آیه ۱۳)
بعبارتی با من سخن بگو. احساسات جریحه دار شده ات را نزد من بیاور فریادت را در حضور من بلند کن و دردهایت را بمن بگو، نه به دیگران.
دعا در حضور خدا مانند فیلتری است که جلوی انتشار حرف هایی را که باعث تخریب می شوند، گرفته و تبدیل به سخنان شفابخش، بناکننده و فیض آمیز میکند. مانند فیلتری که جلوی ورود آشغال ها را به بستر رودخانه ها میگیرد.
جلیل سپهر
Comments