مهم نیست چقدر حقیقت را میدانیم
مهم اینست که چقدر برای حقیقت قیمت پرداخت میکنیم !!!
ندانستن حقیقت ناآگاهی ست ولی دانستن حقیقتی که به آن عمل نکنیم یک فاجعه ست.
به رفتار پیلاطس در رابطه با مسیح توجه کنید . به کاهنان میگوید من میدانم عیسی بی گناه ست و شما از روی حسادت میخواهید مصلوب شود. و تا زمانی از حقیقت صحبت کرد که دفاع از حقیقت نیازی به پرداخت قیمت نداشت .
ولی وقتی گفتند اگرعیسی را آزاد کنی " دوست قیصر نیستی " بلافاصله بدون معطلی فرمان مصلوب شدن مسیح را صادرکرد یوحنا ۱۹ : ۱۲ و ۱۳
چــرا ؟ زیرا هرچند حقیقت را میدانست ولی دوستی مسیح را تجربه نکرده بود و دوستی قیصر برایش مهم تربود زیرا منافعش را تامین میکرد.
علت اینکه بعضی از ما با وجود ایمان داشتن به مسیح حاضر به پرداخت هیچگونه قیمتی نیستیم این است که بین" دوستی قیصر" یـا " دوستی عیسی" هنوز به نتیجه نرسیده ایم و حقیقت را تا وقتی دوست داریم که منافع شخصی مان حفظ شود .
چه فـرقی ست بین کاهنین متعصب که فریاد میزدند مصلوبش کن مصلوبش کن با پیلاطسی که گفت " من در عیسی هـیـچ عـیــبـی نیافتم " ؟ یوحنا ۱۸ : ۳۸
و چه فرقی ست بین ما که کلام را میدانیم و در باره مسیح موعظه میکنیم با کسیکه فریاد میزند مصلوبش کن مصلوبش کن ؟ فرق در اینست که :
آنها بدون ایمان وبدون دانستن حقیقت جسم مسیح را مصلوب میکنند که سه روز بعد عملشان باطل میشود زیرا بعد ازهرشام صلیبی صبح قیامی ست و مسیح برمیخیزد
ولی ما با ایمان و دانستن حقیقت آگاهانه محبتش را نادیده گرفته و اراده اش را مصلوب میکنیم و چه بسا رد کردن اراده خدا تاثیری ابدی داشته باشد .
مواظب باشیم "دوستی قیصرها " روی دوستی با " مسیح " اثر نگذارد. به راستی آخرین باریکه برای ایمانمان در برابر یک وسوسه یک احساس خشم به شخص خطاکار و یا یک ناملایمتی قیمت پرداخت کرده ایم کی بوده ؟ خداراشکر برای آن روز و برای ایمانیکه برایش قیمت پرداخت کرده اید .
جلیل سپهر
Comments