در ایران وقتی برای خرید میوه می رفتم و میوه ها را دستچین می کردم، میوه فروش با عصبانیت فریاد می کشید: “آهای سوا نکن آقا! از یک طرف درهم بردار، می گفتم خوب همه میوه ها که سالم نیستند.” میوه فروش با حالت توهین آمیزی می گفت: “همینه که هست، می خوای بخواه، نمی خوای نخواه، برو جای دیگه.”
ما چقدر به خطا می رویم اگر در مورد شخصیت انسان ها این طور فله ای فکر کنیم و همه را از یک طرف درهم قضاوت کنیم. مگر آدما میوه اند؟ یا مگر ما میوه فروشیم؟
انسان ها حتی اگر اعضای یک خانواده کوچک هم باشند مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند، چه برسد به شهروندان یک شهر، جمعیت یک کشور یا پیروان یک مذهب، بنابراین افراد را صرفا بخاطر تعلق شان به اجتماع، ملیت، مذهب یا رنگ و نژاد خاصی ارزیابی نکنیم تا در قضاوت هایمان به اشتباه نرویم و رنج نبریم.
همه پیروان یک مذهب مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند چنانکه همه بهایی ها، مسیحیان و یهودیان . مسلمانان و هندوها و بودایی ها نیز مثل هم نیستند. چنانکه همه عرب ها، ایرانی ها، امریکایی ها و اروپایی ها و آسیایی ها مثل هم نیستند .چنانکه همه زن ها و مردها و دختر و پسر ها مثل هم نیستند.
آدم ها را نمی توان مثل گلابی و شفتالو از یک طرف درهم، داخل زنبیل احساسات و قضاوت هایمان بریزیم و به نتیجه منصفانه وعادلانه ای برسیم.
هر شخصی را در شخصیت و عمل فردی اش باید ارزیابی کرد نه درکلیشه های اجتماعی اش. هرگز اجازه ندهید تفکر منطقی شما به تنفر و تعصب احساسی تان تبدیل شود.
اگر در ارزیابی هایمان روش فـله ای را کنار بگذاریم و حساب « تفکر روشـن » را از « تنفر خاموش » جـدا کنیم، آنوقت درصد خطای نظریه هایمان در مورد شخصیت افراد به حداقل خواهد رسید. جلیل سپهر
Comments