هر گندمی توی آسياب یه روزی آرد ميشه ولى به نوبت
اين فقط يك جمله آموزشي نیست بلكه حقيقت مهمی ست که من شخصا مفهومش را در دوران كودكی تجربه كرده ام
اواخر تابستانها منو مادر بزرگ چند مدتي در باغ انار روستا میماندیم چون افراد برای جمع آوری انارها از صبح زود می آمدند و باید براشون چای و غذا آماده می کردیم. بابا بزرگ روزها بخاطر شغلش به شهر مي رفت و غروب مي آمد. در آن ایام من بودم و يك باغ بزرگ پر از انار رسیده که داشت جمع آوری می شد و من آنروزها برای خودم دوران طلایی داشتم
روزی مادر بزرگ مقداری گندم بهم داد و گفت ببر آسياب و آرد بگير. در حين رفتن ماری وسط كوچه باغ چنبره زده بود از ترس جلو نرفتم آنقدر ايستادم تا شخصي كه از كوچه عبور ميكرد مار را فراری داد. بطرف آسیاب دویدم گندم را به آسيابان دادم و گفتم آقا خيلي زود بمن آرد بده من خيلي عجله دارم . پیرمرد آسیاب بان لبخندی زد و چندین کیسه گندم را نشانم داده که روی هم گذاشته بود و گفت اینا رو میبینی همه شون قراره آرد بشن . هیچ گندمی نمیاد تو آسیاب که یـه روزی آرد نشه ولی به نوبت . باید یخورده صبیر کنی الان دستم بنده
ضمن تعریف کردن ماجرای مار در وسط کوچه با التماس گفتم مادر بزرگم الان نگرانم شده . پیرمرد دست از کار کشید گندم را وزن کرد و مقداری آرد بهم داد چند ریال هم دستمزد گرفت با عجله برگشتم . آن روز فقط به نگرانی مادر بزرگ فکر میکردم . اما بعد ها حرف آسیابان برایم درس بزرگی شد که تا به امروز به آن فکر میکنم " هیچ گندمی نمیاد تو آسیاب که یـه روز آرد نشه ولی هرکدوم به نوبت
این حقیقت را باید باور کنیم که در حضورخدا هیچ مشکلی نیست که حل نشود. هیچ گـرهی آنقدرسفت نیست که دست خدا نتواند باز کند و هیچ چاهی آنقدرعمیق نیست که دست خدا به انتهایش نرسد و هیچ شرایطی آنطور که هست باقی نخواهد ماند اما بقول پیرمرد آسیابان هر چیز در وقتش
کتاب جامعه 3 : 1 میگوید: برای هر چیز زمانیست و هر مطلبی را زیر آسمان وقتیست آیه 11 همان فصل میگوید : خدا هر چیز را در وقتش نیکو ساخته
اما حقیقت مهمتر اینست که صبر خدا ثـمره نظم خداست نه بی تفاوتی او به شرایط . زمان ما با زمان خدا تفاوت دارد زیرا هدف ما با هدف و برنامه خدا متفاوت ست .اغلب ما به جواب های فوری و مقطعی فکر میکنیم در حالیکه خدا بر اساس نظمی که در جهان هستی گذاشته و هدفی که از تغییر کردن ها دارد عمل میکند
چرا خدا بعد از شنیدن سالها ناله مردمانی که درمصربه خاطر جنایات فرعون و درنده خویی مامورانش ذلیل شده بودند را در اولین ملاقات با موسی مجبورنمی کند بلافاصله قوم را رها کند ؟
علتش تفاوت هدف خدا با هدف موسی بود. موسی تغییر فوری میخواست ولی برنامه خدا محو ساختن اقتدار ظالمانه فرعون آن زمان بود. خدا بقوم گفت :مصریانی که امروز میبینید را دیگر هرگز نخواهید دید ( خروج 14 : 13 ).
در نهایت فرعونی که پسران تازه متولد شده قوم را به رودخانه می انداخت به همراه لشکر و ارابه های جنگی اش به دریا انداخته شد.و قوم بعد از دریافت همه حقوق پایمال شده خود و پدرانشان با عزت و احترام و سربلندی از بردگی بیرون آمدند
( خروج 12 : 35 و 36 )
دوست عزیز
به دنیا آمدن بچه قبل از نه ماه حاملگی مادرش به معنی نوزاد نارس یا سقط جنین است. برنامه خدا از خلقت ما طفل نارس بودن و سقط جنین شدن نیست. لطفا در شرایط نامساعد خود منتظر شرایط مناسب هدف خدا برای زندگی تان بمانید . بقول پیرمرد آسیابان : هیچ گندمی نمیاد تو آسیاب که یــه روزی آرد نشه ولی به نوبت
جلیل سپهر
Commentaires