top of page

برکف دستهای خدا





اینک تو را بر کف دستهای خود نقش نمودم

( اشعیاء 49 : 16 )

بهار در راه ست . گـرمای زمین بـرفـها را آب کرده و خیلی ها رد پـای مهربانی هایـت بر روی برفهای سـرد را بیاد نمیآورند که چطور در سـرمای زمستانی راهت را دور میکردی بسراغشان میرفتی تا دلشان گرم و حالشان خوب شود.اکثر آدمها همین اند وقتی حالشان خوبست روزهایی که حالشان بد بوده را بیاد نمیآورند. مانند دسته تبری که نمیخواهد گذشته خود را بیاد آورد .این طبیعت آنهاست و آنها طبیعت خودشان را زندگی میکنند

نگذار بی مهری اینگونه افراد حس مهربانی ات را خدشه دار کند .

نگذار هویت ناب و زیبایت را تغییر دهند .

نگذار ترا از آنچه هستی به آنچه خودشان هستند تبدیل کنند .

نگـذار بخاطـر فراموشکاری دیگران زندگی کردن فراموشت شود.

بخاطر باورهای خودت انسان بودن را زندگی کن تا انسانیتت قربانی رفتار غیر انسانی دیگران نشود. زیرا انسانیت تو ریشه در ایمان به باورهای خودت دارد نه در باور و رفتار دیگران . کلام خدا میگوید : خـدا بی انصاف نیست که مهربانیهایت را فراموش کند. (عبرانیان 6 : 10 )

شاید رد پای مهربانی ات بر روی برفها آب شود و از بین برود ولی هرگز از روی قلب گــرم خـدا پاک نخواهد شـد . خدا میگوید مهربانیهای ترا بر کف دستهای خودم نقش کرده ام

جلیل سپهر


bottom of page