top of page

مرگ خاموش



بعد ازجنک امریکا با کره 1000 نفر دراردوگاهی در کره زندانی بودند که استاندارهای عالی و آب وغذا وامکانات تفریحی داشت. کسی شکنجه نمیشد. زندانی وزندانبان دوست شده بودند .هیچ حصاری نبود ولی فرارنمیکرد.آنها آزاد بودند هرطورکه میخواهند رفتارکنند بدون اینکه تنبیه شوند. با این وجود هرشب چند نفربه مرگ طبیعی میمرد


ویلیام مایرروانکاوارتش بعدا دلیل این اتفاقات را اینطورتوضیح داد

آنها فقط نامه ها و خبرهای منفی را دریافت میکردند نه مثبت

تشویق میشدند به دوستانشان خیانت کرده آنرا در جمع تعریف کنند

برای جاسوسی کردن با افتخار جایزه و تشویق نامه دریافت میکردند

این سه تکنیک زندانیان را به نقطه مرگ طبیعی میرساند. زیرا با دریافت خبرهای منفی امیدشان از بین می رفت. با جاسوسی کردن عزت نفس و انسانیت شان تخریب می شد. و با تعریف خیانت هایشان اعتبار و احترامشان نابود میشد. این دلایل باعث از بین رفتن انگیزه زندگی را درآنها شده و آنها به مرگ طبیعی میمیردند. آنها اسیرزندان ذهن خودشان شده بودند نه دیوارهای زندان 

امروز هم در خانواده و اجتماع و کلیساها

اگر شنیدن کلام مثبت خدا و شهادت دادن اعمال عجیبش از بین برود

اگر محبت و ایثار و گذشت و وفاداری نسبت به یکدیگر از بین برود

اگر پشت سر یکدیگر غیبت کنیم و برای آن تشویق هم بشویم

آن وقت ما هم گرفتار زندان ذهنی شده در نتیجه دچار مرگ خاموش رابطه با افراد در خانواده ودنیای بیرون از خودمان خواهیم شد

پولس رسول که توانست درزندان ایمان و آزادی و شادمانی و امید را تجربه کند میگوید

ایمان ازشنیدن ست و شنیدن ازکلام خدا. ( رومیان 10 : 17 )

لطفا هر روز قبل از شنیدن اخبار منفی دنیا کلام مقتدر تشویق کننده و تسلی دهنده خدا را بخوانید تا هرگز گرفتار زندان ذهنی ناامیدی نشوید

جلیل سپهر


bottom of page